۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

پاره نوشته ای از ایرانی

به نام حضرت دوست که آدمی هر چه دارد از اوست
با اتفاقاتی که افتاده و فجایعی که رخ داده توانی برای نوشتن ندارم ولی از طرفی هم نمیشود ساکت ماند و هیچ نگفت در قبال این همه جنایت بی رحمانه در این مدتی که مردم شریف و پاک نیت و آزاده ایران زمین در آن اعتراضات مدنی وبحق خود را بازگو کرده اند و بر سر آنها آمده است.
براستی آیا حق این مردم در قبال اعتراض به این همه ظلم وستم این است؟
با آنها باید چنین شود:
باتونی که از آن باید در مقابل اشرار برای حفظ جان و مال این مردم استفاده شود بر سر و تن آنها کوبیده شود ؟
اسلحه ای که باید برای مقابله از تجاوز بیگانگان به این آب و خاک استفاده شود باید تن این مردم را بشکافد؟
آیا از دادگاههایی که در آن باید از حق مردم دفاع شود و به آنها باز گردانده شود باید برعلیه خود مردم استفاده شود و با دروغ و افترا آنها را روانه زندان کرده و یا حق زندگی را آز آنها گرفت؟
براستی باید به زنان و دختران پاکدامنی که حتی خود این فرمانروایان از دامن آنها پرورش یافته اند این چنین بی حرمتی کرد؟ به آنها با فجیح ترین روش ممکن که در تاریخ بی سابقه است تجاوز کرد؟
آیا با پسران جوانی که سربازان آینده ایران زمینند و حافظ ناموس این خاکند باید چنین کرد؟ با تجاوز به آنها یاس و نا امیدی و حس نفرت در آنها پدیدار شده ویا حتی شاید در مواقعی به پایان زندگی خود برسند!
اینگونه میخواهند برای آیندگان این مرز و بوم تاریخ را رقم بزنند .....وای بر ما و اوف برشما ستمکاران که چنین میکنید با نوادگان داریوش و زادگاه زرتشت و مردمی که هفت هزار سال تاریخ وفرهنگ را بدوش میکشند و یگانه پرستی پیشینه درخشان ما بوده و اینکه تاریخ و فرهنگ مللهای پیشین بر گرفته از فرهنگ اصیل ایرانی بوده –
ولی در حال حاظر شده نشانه بی رحمی-خشونت-زورگویی و استبدادو نمونه ای برای مثال زدن در دنیا.


به کورش چه خواهیم گفت اگر سر بر آورد ز خاک؟
اگر باز پرسد ز ما چه شد دین زرتشت پاک؟
چه شد ملک ایران زمین؟
کجایند دلیر مردان این سرزمین؟
چرا حال ایران زمین نا خوش است؟
چرا دشمنانش این چنین سر کشند؟
چرا ملک تاراج میشود؟
جوان مردش محتاج میشود؟
به ناموسش تجاوز میشود؟
بگو کیست این نا پاک مرد؟ که بر تخت من اینچنین تکیه کرد؟



بیا ای ایرانی من و تو ما شویم که من اگر ما بشود
شب به خود میلرزد
دیو شب طلب از هیبت صبح تا ابد میترسد.
و بدانیم که خوبها تنها نیستندو مهربانی همسایه دیوار به دیوار آنهاست.
آری خدا همیشه وهمه جا باماست و با هدلی وهمیاری میتوانیم سپیده دم پیروزی را بر فراز آسمان
این خاک با خواست و کمک خداوند بتابانیم.. و میراث دار و حافظ تمامیت این ملکی که هدیه ای
از جانب خداست و به واسطه داریوش کبیر به ما ارث رسیده باشیم .


جاوید ایران پاینده ایرانی


تا هنگامی دگر بدرود...


نویسنده: ایرانی

هیچ نظری موجود نیست: